loading...
کاظم سعیدزاده
کاظم سعیدزاده بازدید : 44 چهارشنبه 25 دی 1398 نظرات (0)

آدمی چه به خود می بالد که همه چیز را می داند

 

چه مغرور می شود برای تشخیص اشتباه دیگران

 

با وجودی که هر چه دارد از خداست و او از خود چیزی ندارد

 

من هم روزی مغرور بودم و گاهی خود را برتر از دیگران می دانستم

 

حالا به آن روزها میخندم که چه چیزی باعث میشد که من این فکر را بکنم

 

اکنون من خود را هیچ میبینم و خدا را همه

 

همین جمله ام هم خود یک نوع غرور است

 

فقط میخواهم بگویم علاقه ای ندارم به مقایسه و جایگاه افراد با یکدیگر

 

همه برای خود عزیز هستند با هر عقیده و خصلتی

 

بی اختیار از کنار ادم ها میگذرم و تنها با خصلت خود زندگی می کنم

 

خصلتی ناشی از کمک به دیگران مهرورزیدن زیبا دیدن و هرآنچه که بدان علاقه مندم

 

و میدانم نسبت به هیچ یک از آدم ها برتری ندارم و هیچ کس هم برمن برتری ندارد

 

من زنده ام و زندگی می کنم برای خودم

 

و دیگران نیز همچنین.

 

 

انگار این شکست در زندگی مشترک خود واقعی ام را به من نشان می دهد دیدم به زندگی را عوض می کند.

 

گویی کم کم خود را پیدا می کنم

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1099
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 5
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 43
  • آی پی دیروز : 47
  • بازدید امروز : 48
  • باردید دیروز : 66
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 226
  • بازدید ماه : 170
  • بازدید سال : 4,478
  • بازدید کلی : 49,319